می‌خواهم پیش از خواب قصه‌ای داشته باشم تا در گوشت بخوانم و بخوابم. بخوابم و رویا را در آغوش بگیرم. یادم برود چقدر جان کنده ام و چه جان ها که نباید بکنم! یادم برود این شب‌ها تکه‌ای دلتنگی اند در قالب زمان. 

قصه‌ای باید باشد که بگوید فردا بهتر است، فردا زیباتر است. در فردا، من و تو بیشتریم و دوری به قدر ثانیه‌ای هم که شده، کمتر است. 

قصه‌ای باید باشد، رویایی باید ما را با خود ببرد، شب‌ها به چیزی بیشتر از سیاهی محتاج‌اند. 

قصه‌ای باید باشد

راه اشتباه و موقعیت درست

قصه‌ای ,  ,جان ,یادم ,شب‌ها ,بخوابم ,قصه‌ای باید ,  قصه‌ای ,باید باشد ,یادم برود ,بیشتریم و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سکته قلبی lope تبلیغات اینترنتی فروش اقساطی لوازم خانگی دوو و اسنوا - فروشگاه اینترنتی انتخاب کلیک شـــیــریــن زبــانــی هــا روش های دوست یابی دستپخت ناب مطالب اینترنتی اخبار بازی و سینما و داستان های ترسناک یکم بیشتر بمون